ممکنه که در نگاه اول به این موضوع سخت با این جمله مخالف باشید اما منظور من این نیست که برای فرار از واقعیت باید دل را فریب داد نه؛ این نیست بلکه باید حقیقت را پذیرفت و در جهت باور آن تلاش کرد اما گاهی وقت ها هست که باید برای فرار از شک که پایه و بنیان تمام گرفتاری دنیایی و آخرتی است تلاشهای زیادی کرد که به آن در موردی خواهم پرداخت.
شک بنیان تمام گرفتاری ها و مشکلات :
درست است که نباید در کارها برای طرف مقابلمان جای شک و تردیدی گذاشت تا طرف مقابلمان به این بلا گرفتار نشود پس نتیجه می گیریم که پی ریزی این مشکل ابتدا از خود شروع می شود و چه ماهرانه و استادانه طرف مقابلمان این بنا را با تمام جزئیاتش خواهد ساخت. واقعا چقدر به این موضوع اهمیت میدهیم ؟! بی تفاوت بودن به این مساله ها زیاد هم خوب نیست و زیاد وسواس بودن به آن هم زندگی را سخت و خسته کننده می کند پس باز هم دینمان باز کننده این گره است که به اعتدال در کارها ما را توصیه می کند. (البته به خاطر این که زیاده گویی نشود و حوصله شما عزیزان هم سر نرود شما را دعوت به فکر کردن در این زمینه می کنم.)
روزهایی در زندگی هست که ما فکر می کنیم که هیچ کسی ما را دوست ندارد و یا اصلا برای کسی مهم نیستیم و یا برای آن کسی که خیلی دوستش داریم مهم نیستیم احساسمان از دل شکستگی خودمان می گوید و شرایط فراهم می شود برای شک کردن برای بافتن هر آن چیزی که واقعیت ندارد و خیال پردازی کردن در حالی که بی خبر از آنیم که دل احساسی شدیمان سخت باور خواهد کرد تمام آن چیزی که در ذهنمان می بافتیم ،و اصولا تمام این وقایع به انحرافمان از مسیر می انجامد، انحرافی که شاید برگشتی نداشته باشد . .
بیاییم تصمیم بگیریم که هر وقت دلمان احساسی شد و خیالمان از کسی ناراحت به جای بافتن ، بنویسیم و از آیینه بغل ماشینمان آن نوشته را بخوانیم زیرا دل احساسیمان باور دارد به این هشدار آینه بغل ماشین که مشاهدات شما از آنچه که به نظر می رسند به شما نزدیگترند؟!
دل ,تمام ,هم ,کسی ,مقابلمان ,سخت ,به این ,که به ,طرف مقابلمان ,چیزی که ,در کارها
درباره این سایت